براساس تقویم وزارت کشور، پروسه بررسی صلاحیت نامزدها تا 31 اردیبهشت ادامه خواهد داشت. جریان اطلاع رسانی در این ایام با حساسیت خاصی دنبال میشود، در واقع این فاصله یکماهه تا زمان رایگیری، آغاز فصل تازهای از فعالیت برای رسانههای کشور نیز هست.
صفحات نخستین این فصل مدتهاست برای برخی رسانهها ورق خورده است و در این میان طبیعی است که رویکرد رسانههای منتقد دولت در آستانه انتخابات، محل انتقاد از دولتمردان قرار میگیرد و عملکرد تبلیغاتی رسانههای حامی دولت، محل اعتراض منتقدانش.
چنان که صادق محصولی در مقام مجری انتخابات ریاستجمهوری دهم و صد البته از جایگاه وزیر دولت نهم، به انتقاد برخی روزنامههای کشور میپردازد که «اگر اسرائیل میخواست تیترهایی را که برخی روزنامههای کشور استفاده میکنند به کار ببرد، بهتر از این تیترها چه چیزی را میتوانست انتخاب کند؟»
اینچنین رویکرد اعتراضی به رسانههای کشور را پیشتر از سوی مشاوران رسانهای دولت مشاهده کرده بودیم. آذرماه سال گذشته علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی رئیسجمهوری با تصریح بر این موضوع که نگاه سیاسی حاکم بر رسانهها، عملکرد آنها را تحتتأثیر قرار میدهد، از رویکرد نادرست حاکم بر فضای رسانهای کشور انتقاد کرده و گفته بود: برخی از مطبوعات، اخبار رئیسجمهوری و اقدامات مثبت صورت گرفته در دولت نهم را تحریم میکنند.
این انتقاد وجه دیگری نیز میتوانست داشته باشد؛ اگر توجه میشد که رسانههای حامی دولت به بزرگنمایی اقدامات دولت میپردازند؛ چنان که رسانه ملی نیز در این وادی تا آنجا پیش میرود که بیشترین انتقادها را متوجه خود میسازد و خبرگزاری رسمی کشور از گزند انتقادات غیردولتیها در امان نمیماند.
دستکم از دو هفته پیش- چند روزی قبل از آنکه صدا و سیما از آغاز مرحله دوم برنامههای انتخاباتی این رسانه خبر دهد- انتقادها از مواضع رسانه ملی در انتخابات، آغاز شده بود؛ بهطوری که اتخاذ روند یکسویه انتخاباتی در صدا و سیما، محسن رضایی را وادار به نوشتن نامهای به ضرغامی کرد که ادامه این روند مردم را از تصمیمگیری صحیح باز میدارد.
عماد افروغ در یادداشتی رسانه ملی را به تبلیغات 4 ساله برای دولت متهم کرد و حامیان میر حسین موسوی از صدا وسیما خواستند که رویه شفافتری را اتخاذ کند.
واکنش رسانه ملی به این انتقادات، واکنشی منفعلانه و نه از موضع سلبی بود. ماموریت رسانههای کشور آنچنان مهم است که میتواند در آستانه انتخابات به شایعه رد صلاحیت، تخریب یک نامزد و یا کنارهگیری کذب نامزد دیگر دامن زند و اینجاست که مطبوعات در چنین خط سیری تنها به ابزاری برای رسیدن به اهداف خاص تبدیل میشود.
اینکه رسانه در فصل انتخابات با عینک حزبی، مسائل و رویدادهای سیاسی کشور را تحلیل کند، نتیجهای جز انحراف در تصمیمگیریهای مردم نخواهد داشت.
بنا به گفته امیر محبیان، تحلیلگر مسائل سیاسی، رسانهها و بهخصوص رسانه ملی، ظرفیتی برای ایجاد مشارکت حداکثری هستند که باید شوق عمومی و میل به انتخابات و تهییج افکار عمومی را در دستور کار خود قرار دهند.
ماموریت ذاتی رسانهها در فصل انتخابات، تحتتأثیر نگاه حزبی آنها قرار میگیرد. تفوق نگاه حزبی در خبرگزاریها، مطبوعات و سایتهای خبری، متعارض با رسالت عمومی رسانههاست. ایجاد آگاهی عمومی و میل به سیاست ورزی جزء وظایف اصلی رسانهها و بهخصوص رسانه ملی است.
شاید بیستم اردیبهشت تا بیستم خرداد، فرصتی باشد برای رسانه ملی تا این شائبه را که گردانندگانش، گرایشهای حزبی دارند، رفع کند.